سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چراغ تاریکی های زندگی

 
قرض الحسنه در روایات:
  قرض دادن از ثمرات سخاوت و فضل است و ثواب آن بی­نهایت است. حضرت امام محمد باقر(ع) فرمود:
«هر که به مردی قرض دهد تا زمانی که قدرت بر اداء آن داشته باشد، مال او در زکوة است و خود او با ملائکه در نماز است تا آن را بگیرد
و در حدیثی دیگر از امام صادق (ع) مروی است که بر در بهشت چنین نوشته شده است:
«ثواب صدقه را ده مقابل می‌دهند و ثواب قرض را هیجده مقابل».[11]
 
 در حدیثی دیگر فرموده است: «هر مؤمنی که به هر مؤمنی از برای خدا قرض دهد در هر آنی ثواب صدقه را دارد تا مال به او برسد.»  سرّ مطلب در این است که در هر آنی می‌تواند آن را مطالبه کند و چون مطالبه نکند ثواب صدقه دارد. البته مراد از قرضی که ثواب آن رسیده است، قرض الحسنه‌ای است که از برای خدا باشد اما قرضی که به واسطه آن نفع دنیوی به صاحب مال می‌رسد و غرض او نفع بردن است، ثوابی ندارد.[12]
در حدیثی آمده است: مؤمنی نیست که به مومن دیگری قرض دهد و ثواب آن را از خدایتعالی بخواهد مگر آنکه خداوند اجر آن را برای او به حساب صدقه بگذارد تا آن مال به وی بازگردد؛ ( یعنی پیوسته ثواب صدقه دادن دارد.)[13]
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: «کسی که به برادر خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم­وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.[14]
 
نکوهش قرض گرفتن:
  رسول خدا(ص) از یک سو مسلمانان را به قرض دادن تشویق و ترغیب می‌فرمودند و از سوی دیگر به آنان توصیه می‌کردند، حتی الامکان قناعت به خرج داده و از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام را مایه غصه شب و خواری روز بیان داشته[15]و از سنگینی کمر شکن آن به خدا پناه می‌بردند و می‌فرمودند: «خدایا از غم و اندوه و ناتوانی و کاهلی و بخلی و بزدلی و سنگینی کمر شکن بار قرض و چیرگی مردمان به تو پناه می‌برم.»[16]
و در دعایی دیگر، بعد از نماز صبح می‌فرمودند: «بارالها از چیرگی قرض و چیرگی دشمن و دشمن شاد شدن به تو پناه می‌برم»[17]
 
نهی از تعلل در پرداخت بدهی:
  رسول خدا(ص) همان گونه که طلبکار را تشویق به صبر می‌کند، بدهکار را نیز از تعلل در پرداخت بدهی‌اش نهی می‌فرمودند، ایشان تعلل ورزیدن توانگر در پرداخت بدهی­اش را ظلم دانسته[18] و می‌فرمودند: «اگر کسی بتواند حق کسی را بپردازد و تعلل ورزد هر روز که بگذرد، گناه باج‌گیر برایش نوشته می‌شود.»[19]
حضرت رسول(ص) نه تنها فرد بدهکار را از تعلل در پرداخت بدهی منع می‌کردند، بلکه او را از اینکه در خود نیت ادای قرض نداشته باشد نیز به شدت برحذر می‌داشتند. رسول خدا(ص) قرض را به دو گونه تقسیم کردند؛ «قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد، اما اجل مهلتش نداده؛ در ابنصورت من ولی او هستم و دیگر قرضی که صاحبش قصد پرداخت‌اش را نداشته در این صورت از اعمال نیک فرد بدهکار برمی‌دارند [ و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز دینار و درهمی نخواهد بود.[20]
  ایشان پیوسته مسلمین را به جوانمردی در امر قرض سفارش می‌کردند و به آن گوشزد می‌کردند که «برترین مؤمنان و محبوبترین بندگان خدا را فردی معرفی کردند که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد.»[21]
 
ترغیب به یاد داشت کردن بدهکاری‌ها:
رسول خدا(ص) یادداشت نکردن وام مدت­ دار به دیگران را مانع استجابت دعای طلبکار دانسته فرمودند: چند گروهند که دعاهایشان مستجاب نمی‌شود؛ از جملة این گروه‌ها کسانی هستند که وام مدت دار از کسی می‌گیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر‌ای آن شاهدی نمی‌گیرند.»[22]
 
مهلت دادن به بدهکار تنگدست:
رسول خدا(ص) پیوسته بر رعایت بدهکاران تنگدست تأکید می‌کردند[23]و مسلمانان را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر می‌داشتند.[24] ایشان می‌فرمودند: «هر که به تنگدستی مهلت دهد خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود درآورد.»[25]
همچنین فرمودند: «هر کس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن صبر کند تا دستش باز شود مال او زکات محسوب می‌شود و در نماز با فرشتگان است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود.»[26]
  سرّ تعبیر از هر کار خیرخواهانه به قرض الحسنه در قرآن، محفوظ بودن عین و اصل مال، نزد خداست؛ یعنی همانگونه که در قرض و وام، مال از بین نمی‌رود و باز می‌گردد،[27] در اینگونه امور نیز هر چه در راه خدا هزینه شود بازمی‌گردد[28]و بلکه چندین برابر آن را به عنوان پاداش دریافت می‌کنید.[29]
خدای تعالی انفاق و هزینه‌هایی را که مؤمنین در راه او خرج می‌کنند قرض گرفتن خودش نامیده و این به خاطر سه چیز است.[30]
1)     می‌خواهد مؤمنان را بر این کار تشویق کند.
2)     چنین انفاقی برای کسب رضایت خداست.
3)     خدای سبحان به زودی عوض آن را چند برابر به صاحبانش برمی‌گرداند، علاوه بر آن اجر کریم هم می‌دهد، اجر کریم اجری است که در نوع خودش پسندیده‌ترین باشد و اجر اخروی همین طور است چون فوق تصوّر انسان است.[31]
 
فضیلت قرض دادن:
  قرض و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد رسول خدا(ص) است؛ ایشان ضمن احادیث متعددی مسلمانان را به این امر خداپسندانه دعوت کرده آن را صدقه[32] و بلکه بهتر از صدقه معرفی کرده‌اند و فرمودند: «شبی که مرا به آسمان بردند، دیدم که بر در بهشت نوشته است، ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض دادن، هجده برابر. به جبرئیل گفتم: چرا قرض برتر از صدقه است؟ گفت: چون نیازمند گاه دارد و باز دست نیاز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای کمک نمی‌کند؛ مگر از روی نیاز.»[33]
رسول خدا(ص) قرض دادن را از جمله حقوق همسایگان بر یکدیگر برشمرده[34]و کسانی را که با وجود امکانات مالی از قرض دادن به نیازمندان خودداری می‌کنند، مورد عتاب قرار داده، می‌فرمودند: «کسی که برادر دینی‌اش جهت قرض به او مراجعه کند و او قادر بر این کار باشد؛ اما این کار را نکند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند.[35]
 
کیفیت قرض الحسنه:
1-    قرض باید با نیت پاک و خلوص و برای نزدیکی به خدا باشد. از این رو در قرآن در کنار نماز و زکات آمده است: «واقیموا الصلوة و اتوا الزکاة و اقرضوا الله قرضا حسنا ...»[36]
2-    قرض باید بدون نفع و سود باشد، زیرا در اینصورت ریوی بوده و حرام خواهد بود.
روایات زیادی قرض گرفتن بدون نیاز و اضطرار را ناپسند می‌دانند؛ چرا که بر خلاف منش و عزت نفس انسانی است. چون فرد مقروض خود را در مقابل طلبکار کوچک می‌بیند. علاوه بر این، آسایش روحی و تمرکز فکر خود را از دست خواهد داد.
 
آثار قرض الحسنه:
1-    پاداش چند برابر:
«مَن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافا کثیرة...»[37]
واژه «کثیرة» صفت کلمه «اضعافاً= چند برابر» است و نشان می‌دهد که پاداش انفاق مضاعف و چندین برابر است.»[38]
2-از بین رفتن گناهان:
«و أقرضتم الله قرضاً حسناً لأُکفرن عنکم سیئاتکم...»[39]
3-    آمرزش و تشکر خداوند:
«إن تقرضوا الله قرضا حسنا یضاعفه لکم و یغفر لکم و الله شکور حلیم»[40]
4-    پاداش پرارزش:
«إن المصدقین و المصدقات و أقرضوا الله قرضا حسنا یضاعف لهم و لهم اجر کریم»[41]
 
سخن گوهربار امام علی(ع) درباره قرض الحسنه به خدا چنین است:
«مقداری از اموالتان را در راه دین بدهید و پیشاپیش بفرستید تا به خدا قرض داده باشید و برایتان بماند و اگر اصلاً ندهید، فریضه‌هایی بر عهده شما مانده است که آن را ترک کرده‌اید.»[42]
 
       

[11] . فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، قم، توحید، 1380، چ 1 ص 59. ( و میزان الحکمة، ج 3، باب القرض، ص 2548، ح 16671)
[12] . نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، قم، انتشارات قامئم آل محمد (ع)، 1386، چاپ پنجم، ص 348.
[13] . فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، ص 59. ( و ثواب الاعمال، ص 76.)
[14] . دخیل، علی محمد؛ ثواب الاعمال، قم، دارالمرتضی، ص 414.
[15] . اصول کافی، پیشین، ج 3ع ص 182.
[16] . شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، موسسه فقه الشیعه، 1411، ص 205.
[17] . همان، ص 225.
[18] . حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404، ص 266.
[19] . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه،‌قم، جامعه مدرسین، 1413، ج 4، ص 15.
[20] . هندی، متقی؛ کنزالعمال فی الاقوال و الافعال، تحقیق: شیخ بکری حیائی، بیروت، مؤسسه الرساله، ج 6، ص 23.
[21] . شیخ طوسی، التهذیب؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج 7، ص 18.
[22] . وسائل الشیعه، پیشین، ج 7، ص 126.
[23] . کلینی؛ اصول کافی، تهران دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج 3، ص 182.
[24] . کنزالعمال، پیشین، ج 6، ص 220.
[25] . اصول کافی، پیشین، ج 8، ص 9.
[26] . ثواب الاعمال، پیشین، ص 138.
[27] - بقره: 110.
[28] . تسنیم، پیشین، ص 587.
[29] . بقره: 245.
[30] . طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج 2، ص 432.
[31] . همان،‌ج 19، ص 272.
[32] . کنزالعمال فی الاقوال و الافعال، پیشین، ص 210.
[33] . شیخ صدوق، ثواب الاعمال،‌ قم، انتشارات شریف رضی، 1344، ص 288.
[34] . شهید ثانی، مسکن الفؤاد، قم، کتابخانه بصیرتی، ص 114.
[35] . طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، جامعه مدرسین، 1404، ص 431.
[36] - مزمل: 20.
[37] - بقره:245
[38] . تسنیم، پیشین، ص 593.
[39] - مائده:12
[40] - تغابن:17
[41] - حدید:18
[42] . نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، خطبة 203.

 

 



نوشته شده در دوشنبه 91 آبان 8ساعت ساعت 7:44 عصر توسط علامه بهمن آبادی| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin